فصل چهارم – خداحافظیهای ناگفته
میگویند وقتی حالت بد است، بنویس. شاید کلمات مرهم شوند، شاید جوابی پیدا کنی، شاید آرام شوی. من هم نوشتم… و میان سطرهایم گم شدم.
گفتوگو با او اغلب شیرین بود. لحظاتی داشتیم که میتوانستند تا ابد در ذهنم حک شوند. اما ناگهان، از دل آن شیرینیها، تلخی بیرون میزد و فضای میانمان را سنگین میکرد.